یک انتظار سی و چند روزِ...
کم کم به سوهان فروشی های اول شهر مقدس قم
نزدیک می شویم و منتظر یک نگه به گنبد و بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه
معصومه(سلام الله علیها). یک انتظار سی و چند روزه...
از پشت شاخ و برگ های درختان نور سبزی دیده می شود...
نور گلدسته های حرم است... چه حرمی؟! به به... بالاخره به قم رسیدم... شهری که شهر اهلبیت(علیهم السلام) است.
السلام علیک یا فاطمه معصومه(سلام الله علیها)
.
.
.
و اما بعد...
ساعت 12 شب است و من برای زیارت به حرم می روم...
به حرم که رسیدم دیدم گوشه صحن شلوغ است و مثل اینکه مراسمی در گوشه صحن گرفته اند...
جلو تر که می روم بیرق های "یا ابالفضل" و "یاحسین" و "یا زینب" دیده می شود.
بله، مراسم است اما چه مراسمی که ساعت12شب با این همه جمعیت!!!
پشت مداح بنری نصب کرده اند که روی آن نوشته شده: مدافعان حرم...
بله، مراسمی جهت دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) در حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها).
کلنا عباسک یا زینب
.
.
.
- ۹۲/۰۵/۱۵
قلمتان مستدام!
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم احفظ قائدنا امام الخامنه ای
اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک